انگليسي جذاب است

آموزش زبان انگليسي

كالوكيشن و اهميت آن در يادگيري زبان انگليسي

۱۱۰ بازديد ۰ نظر

بحث كالوكيشن (Collocation) در يادگيري زبان از جمله مباحثي است كه زياد شنيده شده؛ اما كمتر جدي گرفته مي‌شود.

البته به خاطر تأكيدهاي نابجا يا روش‌هاي نادرست در آموزش زبان انگليسي، كم نيستند كساني كه كالوكيشن و بحث‌هاي مربوط به آن را دوست ندارند و موضوع كالوكيشن، بخشي از خاطرات تلخ يادگيري كالوكيشن آن‌ها را تشكيل مي‌دهد.

اين درس را به كالوكيشن و اهميت آن در يادگيري زبان انگليسي (يا هر زبان غيرمادري ديگر) اختصاص داده‌ايم.

كالوكيشن چيست؟

وقتي دو يا چند كلمه بارها در كنار يكديگر به كار مي‌برند، آن‌ها را كالوكيشن (Collocation) يكديگر در نظر مي‌گيرند.

اين كلمه در فارسي به همايند ترجمه شده كه اتفاقاً واژه‌ي گويايي هم هست: «كلمه‌هايي كه با هم مي‌آيند.»

فرض كنيد كسي كه فارسي زبان نيست به كمك يك واژه‌نامه با زبان فارسي آشنا شود. او معني كلمه‌ي زمين و مفهوم خوردن را مي‌فهمد. اما قاعدتاً تا زماني كه زمين خوردن را نبيند، نمي‌تواند تصور كند كه چنين تركيبي در زبان ما استفاده مي‌شود.

جالب اين‌جاست كه وقتي هم زمين خوردن را ياد بگيرد،‌ احتمالاً با شنيدن واژه‌ي زمين خوار گمراه خواهد شد. چون فكر مي‌كند زمين‌خوار كسي است كه مدام روي زمين مي‌افتد و با زمين برخورد مي‌كند.

او حتي اگر گوشت‌خوار و گياه‌خوار را هم بداند باز نمي‌تواند بين معناي آن‌ها و تركيب زمين‌ خوار ارتباط خاصي برقرار كند.

اگر اين واژه‌ها براي ما عادي است به اين علت است كه بارها زمين خوردن را شنيده‌ايم و خوانده‌ايم و به كار برده‌ايم. زمين خوار براي ما واژه‌ي كاملاً متفاوتي است و به هيچ وجه در ذهن ما كوچك‌ترين ارتباط معنايي با زمين خوردن ندارد.

اين نوع مشكلات براي كساني پيش مي‌آيد كه براي درك مفهوم يك جمله، آن را به كوچك‌ترين جزء (يعني كلمات) تقسيم مي‌كنند و به سراغ معناي تك تك واژه‌ها مي‌روند.

همين مسئله در زبان انگليسي هم وجود دارد.

مثال‌ها زيادند. اما براي كسي كه آشنايي چنداني با زبان انگليسي ندارد، ممكن است Heavy rain و Strong rain هر دو درست به نظر برسند.

يا اينكه نتواند به سادگي حدس بزند كه قهوه‌ي سنگين را بايد Bitter coffee بنامد يا Heavy coffee يا Strong coffee.

شبيه همين مثال را مي‌توان درباره‌ي Making a mistake و Doing a mistake نيز مطرح كرد.

ما در هر زباني، تنها پس بارها مشاهده‌ي يك تركيب دو يا چند كلمه‌اي، ياد مي‌گيريم (بخوانيد: عادت مي‌كنيم) كه چه كلمه‌اي بايد با چه كلمه‌اي به كار رود.

پس كالوكيشن يا همايندي اشاره به زنجيره‌هايي از كلمات دارد كه بارها با آن‌ها مواجه مي‌شويم و از نظر آماري، در زبان (شفاهي يا مكتوب) رواج نسبتاً بالايي دارند.

منبع: متمم

كالوكيشن هاي انگليسي

۱۱۲ بازديد ۱ نظر

كلمات هم نشين يا كالوكيشن هاي انگليسي كه collocations ناميده مي شوند كلماتي هستند كه با هم بكار برده مي شوند و معمولا بين دو تا سه كلمه هستند.

يكي از معيارهاي مهم صحبت كردن زبان انگليسي طبيعي استفاده از كلمات هم نشين است كه در نتيجه افراد انگليسي زبان منظور شما را خواهند فهميد. علاوه بر اين، خود افراد انگليسي زبان ها هم از كالوكيشن ها زياد استفاده مي كنند و كالوكيشن ها به شما هم كمك خواهند كرد تا منظور آنها را راحت تر متوجه شويد.

در اين پست قصد داريم به تعدادي از كالوكيشن هاي انگليسي براي كلمات have, make, take و get بپردازيم:

Have

have a bath

حمام كردن

Have a haircut

كوتاه كردن مو

have a rest

استراحت كردن

have a headache

سردرد داشتن

have a problem

مشكل داشتن

have lunch

نهار خوردن

Get

Get a job

پيدا كردن شغل

get angry

عصباني شدن

get married

ازدواج كردن

get permission

اجازه گرفتن

get pregnant

باردار شدن

get ready

آماده شدن

get the sack

اخراج شدن

get worried

نگران شدن

get divorced

طلاق گرفتن

get lost

گم شدن

get off

پياده شدن (از يك وسيله نقليه)

Make

make a mistake

اشتباه كردن

make a decision

تصميم گرفتن

make progress

پيشرفت كردن

make money

پول درآوردن

make an effort/attempt

تلاش كردن

make a reservation

رزرو كردن

make a profit

سود كردن (كسب و كار)

make friends

(با كسي) دوست شدن

make a bet

شرط بستن

make a complaint

گله و شكايت كردن

make a confession

اعتراف كردن

make an excuse

بهانه آوردن

make a promise

قول دادن

make a comment

اظهار نظر كردن

make sure

مطمئن شدن

Take

take an exam

امتحان دادن

take a nap

چرت زدن

take a look

نگاه كردن

take a break

استراحت كردن (معمولا استراحتي كوتاه در حين يك فعاليت)

take a seat

نشستن

take a taxi

تاكسي گرفتن

take a photo

عكس گرفتن

take care of somebody

از كسي مراقبت كردن

take place

اتفاق افتادن

take part

(در چيزي) شركت كردن

منبع: language center