آرشیو اردیبهشت ماه 1397

آموزش زبان انگليسي

كالوكيشن و اهميت آن در يادگيري زبان انگليسي

۱۱۲ بازديد ۰ نظر

بحث كالوكيشن (Collocation) در يادگيري زبان از جمله مباحثي است كه زياد شنيده شده؛ اما كمتر جدي گرفته مي‌شود.

البته به خاطر تأكيدهاي نابجا يا روش‌هاي نادرست در آموزش زبان انگليسي، كم نيستند كساني كه كالوكيشن و بحث‌هاي مربوط به آن را دوست ندارند و موضوع كالوكيشن، بخشي از خاطرات تلخ يادگيري كالوكيشن آن‌ها را تشكيل مي‌دهد.

اين درس را به كالوكيشن و اهميت آن در يادگيري زبان انگليسي (يا هر زبان غيرمادري ديگر) اختصاص داده‌ايم.

كالوكيشن چيست؟

وقتي دو يا چند كلمه بارها در كنار يكديگر به كار مي‌برند، آن‌ها را كالوكيشن (Collocation) يكديگر در نظر مي‌گيرند.

اين كلمه در فارسي به همايند ترجمه شده كه اتفاقاً واژه‌ي گويايي هم هست: «كلمه‌هايي كه با هم مي‌آيند.»

فرض كنيد كسي كه فارسي زبان نيست به كمك يك واژه‌نامه با زبان فارسي آشنا شود. او معني كلمه‌ي زمين و مفهوم خوردن را مي‌فهمد. اما قاعدتاً تا زماني كه زمين خوردن را نبيند، نمي‌تواند تصور كند كه چنين تركيبي در زبان ما استفاده مي‌شود.

جالب اين‌جاست كه وقتي هم زمين خوردن را ياد بگيرد،‌ احتمالاً با شنيدن واژه‌ي زمين خوار گمراه خواهد شد. چون فكر مي‌كند زمين‌خوار كسي است كه مدام روي زمين مي‌افتد و با زمين برخورد مي‌كند.

او حتي اگر گوشت‌خوار و گياه‌خوار را هم بداند باز نمي‌تواند بين معناي آن‌ها و تركيب زمين‌ خوار ارتباط خاصي برقرار كند.

اگر اين واژه‌ها براي ما عادي است به اين علت است كه بارها زمين خوردن را شنيده‌ايم و خوانده‌ايم و به كار برده‌ايم. زمين خوار براي ما واژه‌ي كاملاً متفاوتي است و به هيچ وجه در ذهن ما كوچك‌ترين ارتباط معنايي با زمين خوردن ندارد.

اين نوع مشكلات براي كساني پيش مي‌آيد كه براي درك مفهوم يك جمله، آن را به كوچك‌ترين جزء (يعني كلمات) تقسيم مي‌كنند و به سراغ معناي تك تك واژه‌ها مي‌روند.

همين مسئله در زبان انگليسي هم وجود دارد.

مثال‌ها زيادند. اما براي كسي كه آشنايي چنداني با زبان انگليسي ندارد، ممكن است Heavy rain و Strong rain هر دو درست به نظر برسند.

يا اينكه نتواند به سادگي حدس بزند كه قهوه‌ي سنگين را بايد Bitter coffee بنامد يا Heavy coffee يا Strong coffee.

شبيه همين مثال را مي‌توان درباره‌ي Making a mistake و Doing a mistake نيز مطرح كرد.

ما در هر زباني، تنها پس بارها مشاهده‌ي يك تركيب دو يا چند كلمه‌اي، ياد مي‌گيريم (بخوانيد: عادت مي‌كنيم) كه چه كلمه‌اي بايد با چه كلمه‌اي به كار رود.

پس كالوكيشن يا همايندي اشاره به زنجيره‌هايي از كلمات دارد كه بارها با آن‌ها مواجه مي‌شويم و از نظر آماري، در زبان (شفاهي يا مكتوب) رواج نسبتاً بالايي دارند.

منبع: متمم